آیا خود را فردی با جرأت به حساب میآورید؟ اصولاً جرأت ورزی به نظر شما چه تعریفی دارد؟ آیا جرأت ورزی به معنای پافشاری بر روی حقوق خود است؟ همیشه؟ یا به معنای آن است که بدانیم چه زمانی باید به افراد یا موقعیتهای دیگر را اجازه دهیم که به حقوق ما اولویت داشته باشند؟
آقای مدیر یک روز بعد ازظهر یک پوشه پر از کار بروی چند کارمندی میگذارد که قرار است به مرخصی برود و قبلاً برای مرخصی آن هماهنگ کرده است. آیا این مدیر جرأت ورز است؟ حال اگر آن کارمند اعلام کند که وقتی از مرخصی بازگشت کار را انجام خواهد داد، به نظر شما او جرأت ورز است؟
تشخیص رفتار جرأت مندانه از رفتارهای غیر سودمند مثل تهاجم یا انفعال ساده نیست و مرز باریکی میان آنها هست.
از میان سبکهای برقراری ارتباط در سبک انفعالی همه دنیا به شما ارجحیت دارند. و نقش شما این است که پشتیبان و شنونده دیگران باشید. در سبک تهاجمی شما بر روی صحنه هستید اما مثل این که در یک کُشتی سومو مادام العمر باشید، همیشه دیگران را به عقب میرانید. در حالی که در سبک جرأت مندانه هر کسی جایگاه خود را دارد، همان طور که شما یک انسان کامل و منحصر به فرد هستید، دیگران هم هستند.
پس آیا مدیر در داستان بالا جرأت مند است. بله او کارهائی دارد که باید انجام شوند. اما! با ریختن کارها بر سر کارمند خود در یک وقت نامناسب، او نیازها و احساسات کارمند خود را نادیده گرفته است.
از طرف دیگر آیا آن کارمند جرأت مند است؟ باید گفت رفتار کارمند که به مدیر خود اعلام میکند «به محض بازگشت، کار را انجام خواهد داد» جرأت مندانه است. او در مقابل نیاز مدیر به «انجام شدن کار» حقوق خود را هم در نظر میگیرد.
اگر این کارمند فردی انفعالی بود. احساس خود را فرو میخورد و رنجش را انتخاب میکرد. این کار میتواند موجب آسیب به عزت نفس و ایجاد اضطراب در انسان شود. اگر این کارمند روش تهاجمی را در پیش گیرد ممکن است کار به رودرروئی و اخراج یا استعفا ختم شود. حالت دیگری هم میتوانست باشد، انفعال – تهاجم، یعنی قهر کردن و سکوت و دلخوری پیش گرفتن در مقابل مدیر.
چرا بعضیها جرأت مند نیستند؟
یکی از دلایل این امر «استرس» است. یکی از واکنشهای عزیزی واکنش «بجنگ یا فرار کن» است. این واکنش ما را به تهاجم یا اجتناب سوق میدهد و از رفتار آرام و متقاعد کننده دور میکند.
دلیل دیگر سیستم باورهای فرد است یعنی اعتقاداتی که جرأت مندی را سرکوب میکنند. مثلاً “یک انسان خوب باید تابع جمع باشد” یا “فرقی نمیکند که من حرفم را بزنم در نهایت کسی توجه نمیکند” یا اینکه “اصلاً دست از سر من بردار” بنابراین با شناسائی چنین باورها و افکاری، فرد میتواند با شفافیت روش برخورد منطقی با آنها را بررسی کند.
اعتماد به نفس پائین هم میتواند موجب شود که فرد خودش را نادیده بگیرد. برخی دیگر هم به دلایلی مانند ترس از دست دادن یک رابطه، انتقاد یا عدم پذیرش دیگران از تعارض و یا رویاروئی فرار می کنند. در حالی که در چنین وضعیتی، تعارض درونی میشود و میتواند پیامدهایی را برای فرد به دنبال بیاورد شامل:
- استرس
- رنجش و دلخوری
- فرو خوردن خشم
- احساس قربانی بودن
- تمایل مقابله به مثل
چطور جرأت مند شویم؟
جرأت ورزی مهارتی است که نیاز به تمرین دارد. شاید خیلی راحتتر باشد که احساسات خود را پنهان کنیم یا سرکسی فریاد بزنیم یا قهر کنیم، اما جرأت ورزی استراتژی سازندهتری است، چون هم حقوق شما و هم دیگران را محترم میشمارد. لازم است موانع برقراری ارتباط را شناسایی و رفع کنیم.
جرأت ورزی با درک و شناخت از خود و عزت نفس – حس ارزشمندی – شروع میشود که پایه اعتماد به نفس است. به طور کلی افراد جرأت مند این ویژگیها را دارا هستند:
- به راحتی موقعیت برد – برد را پیدا میکنند، چرا که به فرد مقابل نیز ارزش میدهند و یک زمینه مشترک پیدا میکنند.
- توان حل مسئله بالاتری دارند – برای پیدا کردن راهکارها توان لازم را در خود احساس میکنند.
- کمتر استرس دارند – به توانائیهای خود باور دارند و اگر اوضاع طبق برنامه و انتظار آنها پیش نرود احساس تهدید یا قربانی شدن نخواهند داشت.
- عمل گرا هستند – دست به عمل میزنند و کارها را انجام میدهند چون باور دارند میتوانند. رفتار جرأت مندانه همراه با انصاف و همدلی است. این رفتار براساس اعتماد به نفس است و نه تهدید و تهاجم
روشهای توسعه جرأت مندی
برخی مردم طبیعتاً جرأت مندتر هستند ولی اگر شما بیشتر تمایل به سبک انفعالی یا تهاجمی دارید با تمرین این مهارت میتوانید، جرأت مندی خود را توسعه بدهید:
1ـ به خود و حقوق خود ارزش بدهید
- آگاه باشید که افکار، احساسات، نیازها و خواستههای شما مهم هستند، همان طور که برای دیگران هم هست ولی نه بیشتر و مهمتر از دیگران
- از حقوق خود آگاه باشید و از آنها حفاظت کنید
- باور داشته باشید که شما استحقاق آن را دارید که همیشه با شما با احترام رفتار شود.
- از عذرخواهی دائمی به خاطر هر چیز، دست بکشید.
2- نیازها و خواستههای خود را بشناسید و خواستار پاسخ به آنها باشید
- منتظر نباشید دیگران بفهمند شما چه نیازی دارید (ممکن است برای همیشه منتظر بمانید!)
- بدانید برای اینکه از توانائیهای خود استفاده کنید، باید نیازهای شما پاسخ داده شوند.
- روشهائی را بیابید که نیازهای شما برآورده شوند بدون آن که نیاز دیگران را فدا کنید
3- باور کنید که هر کسی مسئول رفتار خود است
- اینکه دیگران در برابر رفتار جرأت مندانه شما چه واکنشی نشان میدهند (مثلاً میرنجند یا عصبانی میشوند) مسئولیت شما نیست، شما باید رفتار خودتان را کنترل کنید و مسئولیت رفتار طرف مقابل بر عهده شما نیست! (بله! پذیرش این روش در فرهنگ ما سخت است)
- تا وقتی که شما حقوق و نیازهای فرد دیگری را زیر پا نگذارید، حق آن را دارید که حرف خود را بزنید
4- احساسات و افکار منفی خود را با روشی مثبت بروز بدهید
- شما میتوانید خشمگین باشید، اما همیشه محترمانه رفتار کنید.
- آنچه در ذهن دارید را به زبان بیاورید اما! به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید.
- هیجانهای خود را کنترل کنید.
- وقتی افراد دیگر شما، و حقوق شما را به چالش میکشند، از خودتان دفاع کنید.
5- هنگام دریافت بازخورد یا تعارف، مثبت باشید.
- تعارفهای خوشایند را با روی باز بپذیرید.
- اشتباهات خود را بپذیرید و برای رفع آنها کمک بگیرید.
- در مقابل بازخورد مثبت باشید و اگر لازم است بگوئید که موافق نیستید ولی تدافعی یا خشمگین نشوید.
6- «نه» گفتن در مواقع لزوم را فرا بگیرید.
- محدودیتهای خود را بشناسید و بدانید که چه زمانی احساس میکنید از شما سوء استفاده میشود.
- آگاه باشید که همیشه نمیتوان باب میل دیگران رفتار کرد.
- آنچه را که در مورد شما درست است انجام بدهید.
- راهکارهائی را پیشنهاد دهید که به موقعیت برد – برد ختم شود.
تکنیکهای جرأت ورزی
روش های متنوعی برای رفتار جرأت مندانه وجود دارد که میتوانید آنها را در موقعیتهای مختلفی که مواجه میشوید به کار گیرید:
1ـ شروع جملات با کلمه “من”:
برای رساندن منظور خود از چنین جملاتی استفاده کنید. “من میخواهم”، “من نیاز دارم”، “من احساس میکنم”
“من به شدت احساس میکنم که لازم است که فرد دیگری درباره این اختلاف نظر ما میانجی گری کند”.
2ـ همدلی کنید
ابتدا درک کنید که فرد مقابل چگونه موقعیت را درک میکند. (به قول استفان کاوی نخست بخواهید بفهمید، سپس جویای تفاهم باشید)
من درک میکنم که کار کردن با خانم … برای شما سخت است.
سپس آنچه لازم است را بگوئید.
… اما، این کار باید تا روز یک شنبه تمام شود، بیائید با هم یک راه حلی برای آن پیدا کنیم.
3ـ تشدید تدریجی
این سبک جرأت ورزی برای موقعیتهائی است که تلاشهای اولیه شما منجر به حصول نتیجه مورد نظر نمیشود. و این تکنیک مبتنی بر آن است که همزمان با گذشت زمان موقعیت را محکمتر کنید. گاهی مستلزم آن است که به فرد مقابل اعلام کنید که اگر دفعه بعد منظور شما انجام نشود چه پیامدی خواهد داشت. البته به خاطر داشته باشید، در چنین موقعیت به آنچه میخواهید دست پیدا نخواهید کرد و لازم است راهکارهای جایگزین را بشناسید.
آقای … طی هفته جاری، این سومین روز است که بابت تأخیر شما صحبت میکنیم، اگر طی ماه آینده یک بار دیگر تأخیر داشته باشید، ناچار خواهیم بود طبق آئین نامه انضباطی با شما رفتار کنم.
4ـ اخذ فرصت بیشتر
گاهی فقط لازم است همه چیز را مدتی به تأخیر بیاندازید. اگر بیش از حد هیجان زده هستید که ممکن است به درستی ندانید چه میخواهید، صادق باشید و به فرد مقابل بگوئید که برای درست فکر کردن نیاز به زمان دارید.
خانم ….، درخواست شما من را غافلگیر کرده، به من فرصت بدهید تا نیم ساعت دیگر دوباره با شما صحبت کنم.
5ـ از افعال متفاوت استفاده کنید.
به جای «نمیتوانم» بگوئید «نمیخواهم»
به جای «لازم است» بگوئید «میخواهم»
به جای «باید» بگوئید «تصمیم گرفتهام»
6ـ سوزن گیر کرده!
قبل از شروع صحبت درباره پیامی که قصد انتقال آن را دارید بیاندیشید:
«من در حال حاضر امکان پذیرش پروژه جدید را ندارم.»
در طول مکالمه همان پیام را با همان لحن تکرار کنید و نرم نشوید. در نهایت طرف مقابل متوجه خواهد شد که شما واقعاً درباره آنچه میگوئید مصمم هستید.
- ما میخواهیم شما پروژه X را به عهده بگیرید.
«من در حال حاضر امکان پذیرش پروژه جدیدی را ندارم»
- به خاطر این لطفی که میکنید اضافه پرداخت در نظر میگیریم.
«من در حال حاضر امکان پذیرش پروژه جدیدی را ندارم.»
- ببینید این موضوع واقعاً مهم است و از بالااز ما خواسته شده که آن را انجام بدهیم.
«من در حال حاضر امکان پذیرش پروژه جدیدی را ندارم.»
- به خاطر من لطف کن و این کار را قبول کن!
«من متأسفم، میدانم که ما دوستان خوبی هستیم اما، من در حال حاضر امکان پذیرش پروژه جدیدی را ندارم.
نکته:
در خصوص استفاده از تکنیک «سوزن گیر کرده» مراقب باشید. اگر این تکنیک را برای محافظت خود در مقابل سوء استفاده دیگران به کار میبرید، مناسب است اما اگر برای تحت فشار گذاشتن فرد دیگر برای خواسته خود علیرغم میل او و حقوق او باشد، روشی غیر اخلاقی و غیر منصفانه است.
7ـ سناریو پردازی:
با این روش شما سناریوی رفتار خود را از قبل آماده میکنید که شامل چهار بخش است:
الف- وضعیت موجود: به فرد مقابل بگوئید که شما موقعیت یا مسئله را چگونه میبینید.
«آقای … در این ماه هزینههای تولید 23% بالاتر از متوسط بوده است. اما شما هیچ اطلاعاتی درباره این وضعیت در اختیار من قرار ندادهاید، در واقع من کاملاً با فهمیدن این موضع غافلگیر شدم.»
ب ـ احساس شما: دقیقاً توصیف کنید که نسبت به آن شرایط چه احساسی دارید و احساس خود را شفاف بیان کنید.
«این موضوع من را ناامید کرده و فکر میکنم شما اهمیت کنترل هزینهها در شرکت را درک نمیکنید.»
ج ـ خواسته شما: به فرد مقابل بگوئید چه خواستهای دارید طوری که مجبور نباشد خودش حدس بزند.
«از شما میخواهم که با من صادق باشید و از امروز به بعد هر گاه متوجه افزایش هزینهها شدید من را در جریان قرار دهید»
دـ پیامدها: نتایج و پیامدهای مثبت انجام شدن خواسته خود را توصیف کنید.
«من آماده هستم که از شما حمایت کنم و با هر روشی که میتوانم به شما کمک کنم، اگر شما هم به من اعتماد داشته باشید، مسائل این چنین را میتوانیم به خوبی رفع کنیم.»
به خاطر داشته باشید وقتی آنچه را که میخواهید شفاف بیان میکنید، انجام آن با سهولت بیشتری میسر میشود.
نکته:
جرأت مندی مستلزم آن است که تفاوت ظریف میان ابراز نظر خود و رفتار تهاجمی را تشخیص بدهیم. این به معنی داشتن درک و شناخت درستی از خود و اعتقاد به استحقاق خود برای خواستههای شروع است. یعنی ایستادگی کردن برای حق خود حتی در مواقعی که موقعیت و شرایط دشوار است.
اگرچه یک شبه ایجاد نخواهد، اما امکان یادگیری و توسعه آن وجود دارد، با تمرین کردن تکنیکهای فوق به تدریج اعتماد بیشتری به توانائی خود در بیان خواستهها پیدا خواهید کرد. با ارتقاء جرأت مندی بهره وری و اثربخشی شما نیز بیشتر خواهد شد و خواهید دید این رویکرد چگونه به شما کمک خواهد کرد مسائل را بهتر حل کنید و با دیگران بهتر کار کنید.