[vc_row][vc_column][vc_column_text]
داستان یک کسب و کار
خیلی از مردم وقتی بچهاند، با مداد شمعی نقاشی و رنگ آمیزی میکنند. در ایالات متحده، بچهها به طور میانگین تا زمان رسیدن به ده سالگی، هفتصد و سی مداد شمعی مصرف میکنند! راستی که چه انرژی خلاقی!
به دوران بچگی خود فکر کند. یادتان هست چه جور از مداد شمعی استفاده میکردید؟ اگر خوب تجسم کنید شاید حتی بوی آن را حس کنید. دانشگاه ییل، طی تحقیقی دریافته است که بوی مداد شمعی برای بزرگسالان امریکا، جزو بوهای خوش و آشناست. شاید شما هم از کسانی باشید که طرح جعبهی مداد رنگی و تعداد و اندازهی مدادهای آن را به یاد دارند. میدانید نوع معروف این مداد شمعیها چه نام داشت؟
کرایولا نبود؟ به احتمال زیاد چرا.
دنیایم را رنگ کن
حتماً نام کرایولا را شنیدهاید. محبوبترین و معروفترین مداد شمعی دنیا، Crayola است. شرکت بینی و اسمیت، سازندهی فراوردههای کرایولا، سالانه سه میلیارد مداد شمعی میسازد، یعنی روزی دوازده میلیون. با این همه مداد شمعی میتوان شش بار دوره کرهی زمین را خط کشید!
این شرکت را در اصل جوزف بینی در سال 1864 درست کرد، آن موقع نام دیگری داشت. در سال 1855 / دوین، پسر بنیانگذار و پسر خالهاش، هرولد اسمیت، با هم شریک شدند و نام شرکت را عوض کردند. نام کنونی از آن موقع روی شرکت مانده است. تا پایان قرن نوزدهم، فراوردههای اصلی شرکت، اقلامی مثل رنگ مایهی قرمز، برای تولید رنگ کاه دان و انباری، و دودهی صنعتی، برای تولید دودهی چراغ و تایر خودرو بود.
و اما روش تولید آنها ؟ خیلی ساده: از مشتری میپرسیدند چه میخواهد و بعد کالایی را تولید میکردند که به درد مشتری بخورد.
در سال 1900، مداد گچی را تولید و روزانه بازار آموزش کردند. نمایندگان شرکت، نظر معلمها را به شرکت گزارش میکردند. معلمها میگفتند کیفیت مدادها خوب نیست. این بود که شرکت، گچی تولید کرد که گرد نمیکرد. بار دیگر گفتند نمیتوانند مداد شمعی امریکایی خوب بخرند (آن روزها بهترین مداد شمعی از اروپا وارد میشد و خیلی گران بود)، شرکت دست به کار شد و کرایولا را ساخت. شرکت در سال 1903، جعبهی هشت تایی مداد شمعی رنگی را به قیمت 5 سنت به بازار عرضه کرد. وقتی شرکت جای پایش را در بازار کودکان محکم کرد، در همین بازار ماند و در آن کار کرد. حالا صد سال است که این شرکت برای بچهها لوازم نقاشی و مجسمه سازی و مثل اینها میسازد، جنسهای بسیار مرغوب. امروزه بینی و اسمیت بر این بازار آقایی میکنند، حتی با وجود پیدایش انقلاب الکترونی. خانم ولمن، در کتاب پنج سیمای نبوغ، وضع شرکت را این طور وصف کرده است:
«بزرگترین خطری که کار و بار کرایولا را تهدید میکند، رواج بازیهای رایانهای مخصوص بچهها است. بچهها به جای نقاشی کردن و رنگ کردن، وسوسه میشوند با سی دیهای تعاملی بازی کنند.
کرایولا به جای تلاش برای تسلط بر بازیهای رایانهای، سعی کرده در رشتهی خودش گل کند. آنها بهتر از هر شرکت دیگر فراوردههای مخصوص هنرنمایی بچهها را میسازند.»
اگر بینی و اسمیت دنبال بازارهای تازه و متنوع کردن فراوردههای خود میرفتند، حتماً تمرکز خودشان را از دست میدادند. این همان خطایی بود که کلکو مرتکب شد. کلکو، اسباب بازی میساخت. این شرکت در دههی 1950 کارش را با تولید فراوردههای چرمی شروع کرد و بعد وارد صنعت پلاستیک شد. این شرکت در سالهای آخر دههی 1960، بزرگترین سازنده ی استخرهای روزمینی بود. کلکو جایگاهش را در بازار پیدا کرده بود. با این حال در دو دههی 1970 و 1980 دنبال بازار بازیهای رایانهای رفت و بعد سر از کارخانهی سازندهی رایانههای ارزان قیمت درآورد. بعد به فکر افتاد عروسک بسازد و مقدار زیادی برای تولید عروسکهای کلمی شکل سرمایهگذاری کرد و این همان تیر خلاصی بود که این شرکت را به ورشکستگی کشاند.
برای بینی و اسمیت هم، رفتن دنبال موفقیتهای دیگر آسان بود اما این کار را نکردند. شرکت در فعالیتهای خود متمرکز ماند و تا زمانی که تمرکزش را حفظ کند، در راه کمال پیش خواهد رفت و بیش از هر شرکت دیگر برای بچهها مداد شمعی و دیگر لوازم هنرنمایی خواهد ساخت.
اهمیت تمرکز در کسب و کار
چرا باید قید و بند را از تفکر متمرکز باز و آن را آزاد کرد؟
تمرکز همان اندازه برای ایده آفرینی و ایده پروری اهمیت دارد که در ابداع و توسعهی محصول، برای شرکتها. فکر متمرکز، کارها میکند. از جمله:
1ـ فکر متمرکز توش و توان انسان را به سوی هدف مطلوب، بسیج میکند.
2ـ فکر متمرکز به ایدهها فرصت شکوفا شدن میدهد
3ـ تمرکز فکر، هدف را روشن میکند
یکی از جامعه شناسان گفته است: «دانایی توانایی است به شرطی که انسان، خود را برای کسب هر دانشی به زحمت نیفکند.»
تمرکز در فکر سبب گریز از اغتشاش فکری میشود و انسان میتواند بر موضوع درنگ کند و شفاف بیندیشد. این نکته خیلی مهم است. چون اگر هدف را تشخیص ندهید، چه طور میخواهید به هدف بزنید؟
4ـ تمرکز فکر، انسان را به ردهی بالاتر میرساند
از قدیم گفتهاند همه کاره، هیچ کاره است. انسان با توجه ناکافی به یک مهارت یا هنر، نمیتواند صاحب آن شود. تنها راه سیدن به مهارت و صاحب هنر شدن، تمرکز است. تمرکز در هر کار لازم است،
چه بخواهید سطح کار خود را بالا ببرید، چه بخواهید برنامهی بهتری برای کسب و کار تهیه کنید، چه بخواهید سود شرکت را زیاد کنید، چه در فکر پروردن و توسعه کارکنان خود باشید، یا بخواهید گرفتاریهای شخصی خود را چاره کنید، در همهی این حالات، تمرکز لازم است.
سایر مطالب مرتبط:
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_masonry_grid post_type=”post” max_items=”10″ element_width=”3″ item=”basicGrid_NoAnimation” grid_id=”vc_gid:1517587082450-04f78f59-8e8f-2″ taxonomies=”1114, 917, 809, 870″][/vc_column][/vc_row]