دن کیشوت و مدیریت - برداشتهای نادرست از اندازه سازمان –

دن کیشوت و مدیریت – برداشتهای نادرست از اندازه سازمان

سروانتس در كتاب معروف خود دن كيشوت پهلوان پنبه خوش قلبي به همين نام را تصوير ميكند كه به علت مطالعه مفرط داستانهاي پهلواني گذشته (مثلا شاهنامه يا امير ارسلان يا كتابهاي مديريتي) عليرغم جثه ضعيفي كه دارد خود را يك پهلوان قدرتمند ميپندارد .

او در سايه پندارهاي غير واقعي خود، لگن سلماني را به جاي كلاه خود جنگي بر سر ميگذارد، قاطر رنجور و نحيف خود را رخش و آسياب بادي سر راه خود را ديو ظالم افسانه ها ميپندارد.

زنده ياد محمد قاضي مترجم چيره دست اين كتاب به زبان فارسي، در مقدمه كتاب ميگويد هر انساني تا حدودي دن كيشوت است گاهي اين سخن در مورد مديران صدق ميكند. البته تا اندازه اي دن كيشوت بودن چيز بدي نيست و نشانه اي از صداقت و خوش قلبي و رويا پروري است. اما براي مدير يك واحد يا يك سازمان چنانچه از حد خاصي تجاوز كند آن گاه مشكلات جدي بروز خواهد كرد. روحيات دن كيشوتي در برخي مديران معمولا در سازمانهاي بزرگي ايجاد ميشود كه به هر دليل عملكرد آنها در دوره اي همراه با موفقيتهايي بوده است و آنگاه آنها دچار خودبزرگ بيني ميشوند و واحد سازماني خود را عظيم تر از آنچه هست ميپندارند يا يك شركت معمولي و متوسط را يك شركت بزرگ تصور ميكنند.

اولين نتيجه ساختاري اين امر ايجاد برخي مشاغل و واحدهاي سازماني بوروكراسيك و تشريفاتي است كه به هيچ وجه جنبه اقتصادي ندارند و در درازمدت به ايجاد نوعي سرطان سازماني منجر خواهند شد. باتوجه به اين كه متاسفانه شاخص منحصر به فرد و مورد توافق همگاني در مورد بزرگي يا كوچكي ابعاد و اندازه سازمان وجود ندارد، تشخيص نادرست اندازه سازمان و خود بزرگ بيني ممكن است موجب ايجاد واحدهاو بخشهاي نامناسب گردد. به منظور كمك به برداشتي مختصر از ابعاد و اندازه سازمانها در متن کامل مقاله دن کیشوت و مدیریت جداول ميزان فروش و تعداد كاركنان چند شركت غير ايراني در سال 1977و ميزان فروش چند شركت  از ميان  صد شركت برتر ايراني در سال 1386 نشان داده شده است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *