[vc_row][vc_column][vc_column_text]
درک احساسات و ارتباط مؤثر از طریق زبان بدن و ارتباط غیرکلامی
بخشی از مغز ما فارغ از منطق و فکر و کاملاً احساسی عمل میکند و به صورت ناخودآگاه علائمی را که هنگام گوش کردن سخنان یا مشاهده رفتار دیگران دریافت میکند، تجزیه و تحلیل میکند. ما بالاترین سطح اعتماد را به تجربیاتی داریم که از طریق احساسات خود درک کردهایم و احساساتی را که از دیگران دریافت میکنیم درونی کرده و به آن عکس العمل نشان میدهیم. به عبارت دیگر ما میتوانیم احساسات دیگران را دریابیم و به سرعت تفکر، احساسات، فیزیک و اعمال خود را برای سازگاری هر چه بیشر با آن موقعیت، تنظیم کنیم.
این عکس العمل موجب میشود مخاطب پیامهای غیر کلامی که توسط فرد دیگر منتقل میشود را منعکس و یا تفسیر نماید. زبان بدن بخش مهمی از ارتباطات در زندگی روزمره است. بنابراین در مدیریت و رهبری نقش بسیار مهمی را ایفا مینماید. زبان بدن از دو جنبه اهمیت دارد:
ـ زبان بدن شما عواطف و افکارتان را به دیگران نشان میدهد.
ـ شما با خواندن زبان بدن سایر افراد افکار و احساسات آنها را میخوانید.
ارسال و دریافت زبان بدن انسانها هم به صورت خودآگاه و هم ناخودآگاه انجام میشود. زبان بدن را همچنین با عنوان ارتباطات غیر کلامی هم نامگذاری کردهاند گرچه مفهوم ارتباط غیر کلامی تا حدودی گستردهتر است.
راههای دریافت زبان بدن :
ـ وضعیت عمومی بدن و اندامها
ـ میزان فاصلهای که فرد هنگام ارتباط با دیگری رعایت کرده و تغییرات این فاصله
ـ حرکات چهره
ـ حرکات چشم، میزان تغییر آن و تمرکز نگاه
ـ نحوه تماس فیزیکی با دیگران
ـ استفاده از اشیاء (مثل خودکار، سیگار و نحوه پوشش)
ـ نحوه دم و بازدم و علائم جسمانی دیگر
ـ تن صدا، لحن، بلندی صدا،وقفه ها و. . .
ملاحظاتی در تفسیر زبان بدن
نکته حائز اهمیت در یادگیری زبان بدن، استفاده درست از آن است. قبل از هر چیز باید به خاطر داشته باشید که زبان بدن هنوز یک علم قطعی نیست. هیچ یک از علائم زبان بدن را نمیتوان و نباید به تنهائی تفسیر نمود و برای نتیجه گیری از نشانههای زبان بدن چندین مسئله را باید همواره مد نظر قرار داد.
مثلا ًاگر شما ببینید فردی حالت دست به سینه گرفته است، گاهی ممکن است آن را به حالت تدافعی تفسیر کنید اما موارد زیادی هست که میدانید این نشانه احساس سرما در او میباشد، گاهی حس میکنید این حالت حاکی از احساس راحتی است و گاهی نیز نشان دهنده حس برتری و داوری کردن فرد مقابل است.
پس چگونه میتوان این حالات را از هم تشخیص داد. پاسخ یک جمله است «بستگی دارد». اما به چه چیز دیگری بستگی دارد؟
برای آنکه در تفسیر زبان بدن دیگران کمتر دچار سوء تعبیر شویم پنج دسته عوامل (5Cs)را باید مد نظر قرار دهیم:
1. سرنخ ها[1]: چه چیزی میتواند دلیل یک واکنش خاص در فرد باشد؟
2. ـ تغییرات[2]: آیا تغییری در علائم زبان بدن ایجاد شده است؟
3. ـ مجموعه علائم[3]: معمولاً برای تفسیر یک علامت (مثل دست به سینه ایستادن) لازم است سایر علامتهای مرتبط با آن راهم در نظر گرفت.
4. ـ صفات شخصیتی[4]: ویژگی های شخصیتی افراد موجب تفاوت زیادی در زبان بدن میشوند. مثلا برونگراها معمولاً حرکات بیشتری را نسبت به درونگراها به نمایش میگذارند.
5. ـ موقعیت و زمینه بروز رفتار[5]: در تفسیر علائم زبان بدن لازم است به موقعیت و شرایط بروز رفتار نیز توجه نمود.
به طور کلی مجموعهای از علائم را باید با هم در نظر گرفت. ضمن آنکه یک علامت ممکن است معانی متفاوتی داشته باشد. عوامل فرهنگی (و همچنین جنسیت) نیز تأثیر بسیاری در رفتار انسانها دارند.
قانون اصلی: تفسیر زبان بدن را نباید در تصمیمگیریهای جدی درباره انسانها به کار گرفت.
|
عملکرد غریزی در مقابل موقعیتهای استرس زا
در ارتباطات روزمره ما زمانی که به دلایلی مانند صحبت کردن در مقابل جمع، یک گفت و گوی حساس، یا ارائه گزارش و. . . احساس استرس و اضطراب داشته باشیم. دادههای حسی همراه با مفهوم خطر به مغز ما وارد میشوند. به همین دلیل فعالیت آدرنالینی بدن افزایش یافته تا به دنبال آن رفتارهائی مناسب اتخاذ شوند.
واکنش طبیعی و غریزی بدن در مقابل این حس، ناشی از عملکرد سیستم عصبی سمپاتیک و یک مکانیزم کنترلی است که به ساختار نخستین مغز باز میگردد: “بجنگ یا فرار کن”
ذهنیت ابتدائی ما هر آن چه را که نتوانیم به آسانی پیش بینی یا شناسائی کنیم جزء گروههای خطر دستهبندی میکند. اغلب انسانها هنگام صحبت کردن در مقابل جمع مضطرب میشوند چون نمیتوانند با قاطعیت نتیجه این تعامل را پیش بینی کنند. در چنین حالتی فرد دستها را در دو طرف بدن راست و محکم نگه داشته، شکم را جمع کرده، شانهها افتاده و کمی حالت قوزی به خود میگیرد. چانه منقبض و چشمان تنگ میشوند. برای سهولت حرکت دستها پائینتر از کمر و بازوها در حالتی شبیه آونگ قرار میگیرند (مثل زمان دویدن) شکم به این دلیل منقبض میشود که بتواند از اعضای داخل این قسمت محافظت کند. برای محافظت از نای وشریان شاهرگی و رساندن اکسیژن به بدن و خون به مغز، چانه جمع میشود. سر اندکی خم شده و برای بهبود دید، چشمها تنگ میشوند. این وضعیت علائم ظاهری کسی است که ترسیده است.
گاهی در چنین حالتهای استرس زا پشت یک میز یا صندلی پناه میگیریم. یا شیء را در دست میگیریم. انگار که پشت سنگر ایستاده یا سلاحی در دست داریم. این بار که خود یا فرد دیگری را در چنین موقعیتی دیدید به این نشانهها توجه کنید. به یاد داشته باشید اینها طبیعی هستند و لازم است ابتدا آنها را بشناسیم. سپس با استفاده از مهارتهایی که در ادامه خواهد آمد میتوانیم آنها را به نحو مطلوب و مؤثر تغییر بدهیم، چرا که وجود این حالتهای حمله یا فرار مسئول نشانههای غیر کلامی نامناسبی هستند که مانع ارتباط مؤثر میشود.
در ارتباطات انسانی، هیچ کسی به دنبال فردی نیست که به او آسیب برساند بلکه همه خواستار ارتباط با فردی هستند که به آنها کمک و همدلی کند. پس کافی است این اطمینان را ایجاد کنید که خواستار ایجاد منفعتی برای آنها هستید و نه از بین بردن منافع آنها، همچنین مهم است اطمینان یابند که پذیرفته شدهاند. اگر حس کنند که حسن نیت دارید به شما نزدیک میشوند. تنها کاری که باید بکنید این است که به آنها اجازه دهید متوجه شوند شما در مقابل آنها هستید تا ببخشید نه این که بگیرید.
[1]Cues
[2]Changes
[3]Clusters
[4]Character
[5]Context
ویدئوی آموزشی TED درباره مطالعات زبان بدن
سایر مطالب مرتبط:[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_masonry_grid post_type=”post” max_items=”10″ order=”ASC” item=”basicGrid_NoAnimation” grid_id=”vc_gid:1518290329619-74b104f0-6eaf-0″ taxonomies=”191, 767, 984, 522, 1573″][/vc_column][/vc_row]