شادمانی و هیجان پذیری مثبت - چرا بعضی انسانها شادتر هستند –

شادمانی و هیجان پذیری مثبت – چرا بعضی انسانها شادتر هستند

 

تحقیقات دقیق در دانشگاه مینه سوتا نشان می‌دهد که یک خصیصۀ شخصیتی دلشاد بودن و سرشار بودن (موسوم به هیجان پذیری مثبت) وجود دارد که معلوم شده است تا حد بسیار زیادی ارثی است. هرگاه یکی از دوقلوهای همسان خوش خنده یا بدخلق باشد، به احتمال فراوان دیگری هم – که دقیقاً از ژن‌های مشابهی برخوردار است – به همان صورت خواهد بود؛ اما اگر دو قلوها غیر همسان بوده و تنها در نیمی از ژن‌ها اشتراک داشته باشند، احتمال وجود هیجان پذیری یکسان، چیزی بیش از شانس و اتفاق نیست.

فکر می‌کنید در هیجان پذیری مثبت و منفی چه نمره‌ای به دست خواهیدآورد و در ذیل مقیاس ارائه شده است. (از عنوان فنی این مقیاس دلسرد نشوید. این یک آزمون ساده و تأیید شده است). شما می‌‌توانید آن را در همین جا انجام دهید.

مقیاس پذیری مثبت و هیجان پذیری منفی – لحظه‌ای (PANAS)

برخی از مردم به میزان زیادی از هیجانات مثبت برخوردارند و این در طول زندگی آنها ثابت می‌ماند. کسانی که از هیجان مثبت بالا برخوردارند، اکثر اوقات احساس بسیار خوبی دارند، چیزهای خوب، لذت و شادمانی بسیار زیادی برای آنها به همراه می‌آورند. اما افراد زیادی هم وجود دارند که هیجان مثبت بسیار اندکی دارند. آنها اکثر اوقات احساس بسیار خوب یا حتی احساس خوب هم ندارند. موفقیت‌ها، آنان را به وجود نمی‌آورد و بیشتر ما در جایی بینابین این دو دسته قرار می‌گیریم. تفاوت‌های مزاجی در خشم و افسردگی از مدت‌ها قبل روشن شده است. چرا نباید در مورد هیجانات مثبت هم چنین باشد.

ماحاصل این نظریه‌ای است مبنی بر اینکه ظاهراً ما یک سکاندار ژنتیکی داریم که مسیر زندگی هیجانی ما را ترسیم می‌کند. این نظریه به ما می‌گوید که اگر این مسیر از گذرگاهی شاد نگذرد، شما نمی‌توانید کار چندانی برای افزایش احساس شاد بودن خود انجام دهید. چیزی که شما می‌توانید انجام دهید این است که واقعیت گرفتار بودن در این اقلیم هیجانی سرد و یخ زده را بپذیرید، اما سرسختانه به دنبال فضیلت‌هایی در جهان باشید که برای دیگران «هیجان مثبت بالا»، همان احساسات مثبت دلپذیر را به همراه خواهند داشت.

من دوستی به نام لن دارم که از نظر هیجان مثبت بسیار از من پایین‌تر است. او براساس معیارهای همکاری، فردی بسیار موفق است که هم در کار و هم در بازی به موفقیت بالایی دست یافته است، او به عنوان مدیر عامل برای یک شرکت معاملات اوراق بهادار به ثروت هنگفتی دست یافته و حتی شگفت‌انگیزتر از آن در بازی بریج چندین بار مقام قهرمانی کشور را کسب کرده است و تمام اینها در حالی اتفاق افتاد که هنوز به سی سالگی نرسیده بود! اما او به عنوان یک مرد مجرب جذاب، خوش بیان، باهوش و بسیار شایسته، در زمینه عشقی یک شکست خورده تمام عیار است. همانطور که گفتم لن یک شخص تودار و تقریباً تهی از هرگونه احساس مثبت است. یک بار او را در جریان مسابقات قهرمانی بریج در لحظه پیروزی دیدم که در آن لحظه لبخند گذرایی بر لبش نقش بست و سپس به سرعت آنجا را ترک کرد تا در طبقه بالا به تنهایی فوتبال دوشنبه شب را تماشا کند. این بدان معنی نیست که لن فاقد حساسیت است بلکه او عمیقاً از هیجانات و نیازهای دیگران آگاه است و به آنها پاسخ می‌دهد (همه او را «خوب» می‌دانند). او خودش چندان تجربه‌ای از هیجانات ندارد.

زنانی که با لن آشنا می‌شوند، این را دوست ندارند. لن فاقد گرمی و صمیمیت است. او شاد نیست و چندان میانه‌ای هم با خنده ندارد. آنها به لن می‌گویند «لن تو مشکلی داری؟» لن که در چنین روابطی بسیار سرزنش شده بود، پنج سال از عمرش را بر روی یکی از کاناپه‌های روان تحلیلی نیویورک سپری کرد. روان کاو به او گفت «لن تو مشکل داری» و سپس در تلاشی بیهوده، مهارت قابل توجهش را برای کشف آسیب دوران کودکی که تمام احساسات مثبت طبیعی او را سرکوب کرده بود، به کار گرفت. آسیبی در کار نبود.

در واقع، احتمالاً لن از این لحاظ مشکلی نداشت. فقط او به طور ذاتی در سمت پایین پیوستار هیجان‌پذیری مثبت قرار داشت. تکامل، گروه زیادی از مردم را در این نقطه از پیوستار قرار داده است، زیرا فقدان هیجان، درست همانند وجود آن کاربردهای بسیاری برای انتخاب طبیعی دارد. زندگی هیجانی سرد لن در برخی از محیط‌ها یک موهبت بزرگ است. یک بازیکن قهرمان بریج بودن، موفق بودن در حوزه معاملات حق خرید، و یک مدیر عامل بودن همگی مستلزم میزان زیادی از خونسردی عمیق در شرایط پر استرس است. اما در همین حال، لن با زنان آمریکایی مدرن بنای آشنایی می‌گذاشت که شور و هیجان،جذابیت بالایی برای آنها دارد. یک دهه قبل، لن در این مورد با من مشورت کرد و من به او پیشنهاد کردم که به اروپا برود، جایی که شور و هیجان و برون گرایی چندان با اهمیت تلقی نمی‌شوند. او اکنون زندگی شادی با یک زن اروپایی دارد. نکته اخلاقی این ماجرا این است که یک شخص می‌تواند بدون بهره‌مندی از هیجان مثبت شاد باشد.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *