مدیریت تعارض - شایستگی مدیریتی که نمیتوانید نادیده بگیرید –

مدیریت تعارض – شایستگی مدیریتی که نمیتوانید نادیده بگیرید

[vc_row][vc_column][vc_column_text]

تعارض در سازمان چیست؟

فرهنگ لغت وبستر، تعارض را به صورت نبرد و اختلاف نيروهاي متضاد و تضاد موجود بين غرايز با اخلاقيات و ايده آل هاي ديني و اخلاقي تعريف مي كند. تعارض در افراد و گروهها يك امر طبيعي و نتيجه محيط رقابتي است و زمـــاني اتفاق مي افتد كه نيازها، خواسته ها، اهداف، عقايد يا ارزشهاي دو يا چند نفر با هم متفاوت باشد و اغلب همراه با احساساتي نظير خشم، درماندگي، دلسردي، تشويش، اضطراب و ترس است. چون افراد مختلف، نسبت به جهان ديدگاههاي متفاوتي دارند لذا تعارض بين آنها اتفاق مي افتد. درواقع تعارض، تعاملات ارتباطي افرادي است كه به همديگر وابسته اند واحساس مي كنندكه علايقشان متضاد؛ متناقض يا ناسازگار است. تعارض مبين اين نكته است كه افراد به نظرات خود علاقه مند هستند، ضمن اينكه ميزان معقولي از آن براي رشد فردي و سازماني لازم و ضروري به نظر مي رسد.
دلايل تعارض

الف – افراد: شامل،
نيازها: نيازها براي رفاه و سلامت ما لازمند. زماني كه ما نيازهاي خود يا ديگر افراد و گروههــا را ناديده مي گيريم تعارض افزايش مي يابد.
ارزشها: ارزشها، اصول عقيدتي بسيار مهم زندگي ما هستند. تعارضات شديد زماني افزايش مي يابند كه افراد، ارزشهاي مغايري برگزينند و يا ارزشها كاملاً روشن نباشند.
ادراك: افراد واقعيتها را به صورت متفاوت تعبير مي كنند و همين تفاوت مي تواند به بروز تعارض منجر شود.
قدرت: اينكه افراد قدرت را چگونه تعريف و چگونه به كار مي گيرند، تاثير زيادي بر ميزان و شدت تعارض دارد. همچنين قدرت بر مديريت تعارض نيز تاثيرگذار است.
احساسات و عواطف: زماني كه ما احساسات و عواطف خود يا ديگران را ناديده مي گيريم، تعارض اتفــاق مي افتد. ساير علل عبارتند از جاه طلبي، تفاوت سطح دانش، نگرش وانتظارات.

ب – تفاوت در نحوه انجام كارها: شامل،
حقايق: افراد تنها آن چيزي را مي شنوند كه مايلند بشنوند و اين به تعارض منجر مي شود.
اهداف: اغلب اهداف بدون توجه به علايق افراد تنظيم مي شود و اين مسئله بروز تعارض را تشديد مي كند.
روشها: هميشه افرادي وجود دارند كه بر انجام كارها با روش خود تاكيد مي كنند و همين مسئلــه به اختلاف رويه ها و تعارض مي انجامد.
منابع: كمبود منابع هميشه يك عامل بروز تعارض بوده و هست.

 

 

 ج – مشكل ارتباطات: اگر اختلال يا نقصي در كانال هاي ارتباطي وجود داشته باشد يا پيامها به خوبي قابل فهم نباشند، اختلاف و تعارض ايجاد مي شود.

تعارض سازنده و مخرب

 تعارض سازنده است اگر: به ايجاد روشهايي براي مديريت مسئله يا فرايند منجر شود. افراد را به داشتن ارتباط موثر با همديگر تشويق كند. بين افرادي كه با هم كار مي كنند، هماهنگي و همكاري به وجود آورد، نقاط قوت و ضعف افراد را مشخص سازد. روحيه گروهي را بهبود بخشد و خلاقيت و نوآوري افراد را تقويت كند.
تعارض سازنده مثل انتقاد سازنده است و بايد تشويق شود و مورد حمايت قرار گيرد.
 تعارض مخرب است اگر: منبع اصلي مسئله يا مشكل را مسدود كند. منابع و امكانات را از فعاليتها و تصميمات مهم منحرف سازد. مانع تصميم گيري شود. روحيه گروهي را تضعيف و افراد وگروهها را به سمت بخشهاي مغاير هدايت كند. كاهش عملكرد تيم، افزايش مخالفتها، عدم توفيق در دستيــابي به اهداف، كاهش روحيه كار گروهي و افزايش روحيه بي تفاوتي از مشخصه هاي بروز يك تعارض بالقوه است كه بايد پيش از ايجاد بحران موردتوجه قرار گيرد.

مديريت تعارض

مديريت تعارض، شناخت و اداره تعارض به صورتي معقول؛ منصفانه و كار است. تعارض مي تواند با استفاده از مهارتهايي چون ارتباطات موثر، حل مسئله و مذاكره مديريت شود. توانايي ما در اداره و مديريت تعــارض مي تواند بر نتايج آن تاثير بگذارد. قبل از هر چيز براي اداره تعارض بايد آن را شناسايي و تجزيه و تحليل كرد و علل ايجاد تعارض را موردبررسي قرار داد. پس از تشخيص تعارض و علل آن نكته كليدي در مديريت تعارض، انتخاب سبك مناسب است. پنج نوع سبك اصلي براي مديريت تعارض وجود دارد. ارائه تمثيل از حيوانات كمك مي كند تا تفاوت سبكها را به ياد داشته باشيم.

الف – حل مسئله مشاركتي: انتخاب اين سبك به افراد كمك مي كند تا به گونه اي كنار هم كار كنند كه همه برنده باشند. با استفاده از اين سبك، افراد در جستجوي راه حلهايي هستند كه با علايق آنها متناسب باشد و درضمن باعث حفظ ارتباطات خوب و موثر شود. استفاده از اين روش، احساسات بد را كاهش و تعهد افراد را افزايش مي دهد و به افراد اجازه مي دهد تا يكديگر را بشناسند. علي رغم مزاياي بي شمار اين روش، تلف شدن زمان و تضعيف توان و انرژي افراد از معايب آن است.

دلفيــــن ها اغلب اين سبك را انتخاب مي كنند و همكاري و مشاركت در زندگي آنها هميشه حرف اول را مي زند.

ب – رقابت جويي (تحكم): انتخاب اين سبك بدين معنــاست كه يك طرف، علايق و خواسته هاي خود را مقدم بر خواسته هاي ديگران مي داند. در اين شيوه يك طرف احساس مي كند كه موضوع فوق العاده براي او مهم است، لذا در به دست آوردن آن به سختي مي كوشد و به مختل شدن روابط با طرف ديگر فكر نمي كند. در اين شيوه يك طرف مجبور

 

است ديدگاه طرف مقابل را بپذيرد. در استفاده از اين سبك بايد محتاط بود زيرا ممكن است تعارض را افزايش بدهد و بازنده را به اقدامات تلافي جويانه وادار سازد.

شير، سمبل و نمونه سبك تحكم است. قدرت شير به او كمك مي كند تا هر آنچه را كه مي خواهد به دست آورد.

ج – اجتنــاب: افرادي كه اين سبك را انتخاب مي كنند، خود را درگير تعارض نمي كنند. تكيه كلام آنها اين است شما خودتان تصميم بگيرد و مرا معاف كنيد. از اين شيوه معمولاً زماني استفاده مي شود كه موضوع جزئي و پيش پا افتاده باشد، موضوعهاي مهمتر ديگري وجود داشته باشد، درگير شدن در تعارض به صدمات زيادي منجر شود و يا قبل از اداره تعارض به اطلاعات بيشتري نياز باشد.

سمبل اين سبك، لاك پشت است؛ چون به محض رويارويي با هر مسئله اي خود را در لاكش فرو مي برد. البته همان طور كــــــه لاك پشت تا ابد نمي تواند در لاك خود باشد، اجتناب در تعارض نيز نمي تواند هميشگي باشد.

د- انعطاف پذيري (مدارا): افرادي كه اين سبك را انتخاب مي كنند، از علايق و خواسته هاي خود مي گذرند و به ديگران اجازه مي دهند به خواسته هايشان دست يابند. بسياري از اين افراد معتقدند كه داشتن يك رابطه دوستانه خوب از هر چيز ديگري مهمتر است. درواقع تمركز اين سبك بر حفظ روابط شخصي با ديگران است. البته ممكن است با اين روش ما اعتبار و نفوذ آتي خود را از دست بدهيم.

آفتاب پرست، سمبل و نشانه اين سبك است چون با تغيير رنگ خود را با محيط همــــاهنگ مي كند. تغيير رنگ به او كمك مي كند تا به سرعت با محيط اطرافش انطباق پيدا كند.

ه – مصالحه (توافق): افراد زماني از اين سبك استفاده مي كنند كه به دنبال به دست آوردن تمام خواسته ها و علايق خود نيستند يعني ارضاي برخي نيازها برايشان كافيست. در اين روش، انعطاف پذيري، مبادله و مذاكره جايگاه ويژه اي دارد. زماني كه اهداف مختلف درجات اهميت متفاوتي براي طرفين دارد يا بخواهيم به يك راه حل موقت برسيم يا زمان تنگ است از اين شيوه استفاده مي كنيم. البته بايد توجه كرد كه افراد اغلب آنچه را كه از دست مي دهند به خاطر مي سپـــــارند تا آنچه را كه به دست مي آورند و همين امر ممكن است جو بدبيني ايجاد كند.

گورخر مي تواند سمبل اين سبك باشد. او نه يك اسب سياه است و نه يك اسب سفيد. بلكه با تقسيم تفاوتها، باريكه هايي از دو رنگ را انتخاب كرده است.
انتخاب استراتژي و سبك مديريت تعارض بستگي به اعتماد به نفس فرد، ميزان شناخت او از خواسته ها و اهداف طرف ديگر، ميزان اطلاعات موجود و قابل افشا درباره افراد، انعطاف پذيري طرفين و حس همكاري و مشاركت آنها دارد.

 

منبع و ماخذ:

  • MANAGING CONFLICT IN GENERAL PRACTICE, http:// www. Abersychan.demon. Co
    uk/hpt/conflict/
  • CHOOSING A CONFLICT MANAGEMENT STYLE http://www. State. Oh. Us/ cdr/schools/ contentpages / htm.
  • UNDERSTANDING CONFLICT MANAGEMENT AND ADR, http://www.usda.gov/ cprc/understand. Htm.

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_masonry_grid post_type=”post” max_items=”9″ order=”ASC” item=”basicGrid_NoAnimation” grid_id=”vc_gid:1566374553262-9acd1119-46a2-4″ taxonomies=”172″][/vc_column][/vc_row]

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *