کاربرد فنون توسعه سازمانی
هدف از طراحی بسیاری از فنون توسعه سازمانی ایجاد تغییرات و تثبیت آنها است. این فنون را میتوان در سطوح سازمانی، فردی یا گروهی استفاده کرد.
نوع تغییر، نوع فنون سازمانی را مشخص میکند. به طورکلی هرچه تغییرات تحول برانگیز تر باشند به احتمال بیشتر، سازمان در سطوح فوق از فنون توسعه سازمانی استفاده میکند.
مشاوره و آموزش حساسیت از فنون توسعه سازمانی هستند و هدف از آنها تغییر نگرش و رفتار افراد است. فنون مختلف در سطوح سازمانی و گروهی موثر هستند.
مشاوره، آموزش حساسیت
شخصیت افراد متفاوت است و این تفاوت ها باعث می شود که افراد به روش های مختلفی سایر افراد و رخدادها را تفسیر کنند و به آن واکنش نشان دهند. شخصیت را نمی توان در کوتاه مدت تا حد زیادی تغییر داد، اما میتوان به افراد کمک کرد تا دریابند درک آنها از محیط الزاماً همیشه صحیح نیست.
می توان به افراد کمک کرد تا بیاموزند که تفاوت های ادراکی را تحمل کنند و تفاوت بین انسانها را بپذیرند. مشاوره و آموزش حساسیت فنونی هستند که سازمان ها از طریق آنها به افراد کمک میکنند تا ماهیت شخصیت خود و سایر افراد را دریابند و از آن برای بهتر کردن تعامل خود با دیگران استفاده کنند. مثلاً یک رئیس پر انرژی و بسیار با انگیزه باید بداند که زیر دستان او تنبل، بی وفا و تحت تاثیر مشکلات شخصیتی نیستند.
آنها راضی هستند که ساعت ۵ از محل کار به خانه بروند و وظایف کاری بدون چالش را انجام دهند. اما آنها ارزش های کاری خاص خود را دارند و به اوقات فراغت خود اهمیت می دهند. یکی از اثرات اصلی توسعه سازمانی ارتقای کیفیت زندگی کاری اعضای سازمان و افزایش سلامت و رضایت آنها از سازمان است.
متخصصان آموزش دیده مثل روانشناسان به آن دسته از اعضای سازمان مشاوره میدهند که مافوق و یا دوستان آنها دریافتهاند که این اعضا در پذیرش دیدگاه دیگران یا رابطه با اعضای خاص سازمان، مشکلات خاصی دارند. این اعضا از طریق مشاوره یاد می گیرند که چگونه تعاملات خود را با سایر بخشهای سازمان به طور موثرتر مدیریت کنند.
آموزش حساسیت نوعی مشاوره فشرده است. اعضای سازمان که در تعامل با دیگران مشکل دارند به همراه تسهیلگران آموزش دیده به صورت گروهی با هم ملاقات میکنند و در مورد نظرات خود و سایر افراد گروه درباره جهان پیرامون آگاه میشوند.
از اعضای گروه خواسته می شود تا نظر خود را درباره خود و سایر افراد گروه اعلام کنند و در بحثهای متقابل درمی یابند که دیگران تا چه حد آنها را به صورت مشابه و یا متفاوت درک میکنند.
اعضای گروه از طریق شناسایی منبع اختلاف ادراکی، بهتر درمی یابند که افراد چگونه آنها را درک می کند و می آموزند تا با دیگران موثرتر برخورد کنند. شرکت در این نوع آموزش حساسیت یک تجربه مهم است. (اطلاعات بیشتر درباره خودآگاهی: پنجره جوهری)
تیم سازی و آموزش گروهی
تیم سازی یک روش رایج برای توسعه بین گروهها و مشابه رایزنی است، تنها این تفاوت را دارد که تمام اعضای گروه تلاش می کنند تا تعامل کاری خود را بهتر کنند. مثلاً اعضای گروه با تسهیلگر در مورد کیفیت روابط بین فردی در اعضای تیم بحث میکنند. هدف از تشکیل تیم بهتر کردن همکاری اعضای گروه است.
تیم سازی زمانی اهمیت پیدا میکند که در مهندسی مجدد، شیوه کار افراد واحدهای مختلف دوباره سازماندهی میشود. وقتی گروه جدید دوباره تشکیل میشود، اعضای گروه به سرعت میتوانند ارتباطات کاری و نقش خود را به سرعت مشخص کنند تا به طور موثر با هم کار کنند.
با تشکیل تیم، توسعه هنجارها و ارزشهای گروه عملیاتی آسان میشود و اعضا میتوانند برای حل مشکلات یه توافق برسند. تسهیلگر تغییر با مشاهده تعامل اعضای گروه و شیوه کار افراد، فرآیند تیم سازی را آغاز میکند. سپس او با تمام اعضای گروه یا برخی از آنها جداگانه بحث میکند تا در مورد مشکلاتی که گروه آنها با آن روبهرو است آگاهی یافته و تشخیص دهد که فرایند گروهی را کجا باید توسعه دهد.
در جلسه بعدی تیم سازی که معمولاً در مکانی دور از محل کار تشکیل میشود، عامل تغییر در مورد مشاهداتی که داشته است با اعضای گروه بحث می کند و در مورد مسائل از آنها نظرخواهی میکند.
در این جلسات اعضای تیم در مورد نیروهایی که در رفتار آنها تأثیر میگذارد بیشتر آگاه میشوند. اعضای گروه میتوانند نیروهای کاری کوچکی را تشکیل دهند تا برای بهبود فرایندهای گروهی شیوه هایی را پیشنهاد کنند و یا راه حل مشکلات ایجاد شده را بررسی نمایند.
هدف ایجاد سکویی است که از طریق آن اعضای گروه بدون اعمال هیچ نیرویی بتوانند عملکرد گروه را بهتر کنند. آموزش بین گروهی تیم را یک گام جلوتر می برد و همکاری واحدها و بخش های مختلف را بهتر میکند.
هدف از آموزش بین گروهی بهتر کردن عملکرد سازمان از طریق توجه به فعالیت های اشتراکی بخش ها و واحدهاست. با توجه به اینکه هماهنگی مقطعی عملیاتی در مهندسی مجدد و مدیریت کیفیت جامع اهمیت دارد، آموزش بین گروهی یک تکنیک مهم توسعه سازمانی است که سازمان ها از طریق آن می توانند مدیریت تغییر را اعمال کنند.