روی تمرکز خود متمرکز شوید - راهکارهای ارتقا تمرکز –

روی تمرکز خود متمرکز شوید – راهکارهای ارتقا تمرکز

[vc_row][vc_column][vc_column_text]

فکر خود را بر چه کاری متمرکز می‌کنید؟

آیا همه‌ی حوزه‌های زندگانی به یک اندازه سزاوار درنگیدن و تمرکز است؟ البته نه.  برای تعیین گزینه‌ها خوب است به پیشنهادهای زیر توجه کنید:

اولویت‌ها را معلوم کن

اول باید اولویت‌ها را معلوم کنی – برای خودت، خانواده‌ات و تیمت.
ادوارد دوبونو، نویسنده و متفکر، به طعنه می‌گوید: «نتیجه و پایان کار جایی است که انسان از فکر کردن خسته می‌شود.» بدبختانه مرز اولویت خیلی‌ها جایی است که توانشان را از دست می‌دهند.” امیدوارم تو جزو این دسته نباشی و امیدوارم اجازه ندهی دیگران برایت تکلیف معلوم کنند.
برای تعیین تقدم‌ها چند راه داریم. اگر خودت را خوب می‌شناسی، کار را از توانمندی‌هایت شروع کن، از اموری که هنرها و قریحه‌های خدادادی تو را به کار می‌گیرند. نیز می‌توانی بر چیزهایی پربازده تمرکز کمنی. کاری بکن که بیشتر دوست داری و آن را بهتر انجام می‌دهی، می‌توانی از قاعده‌ی 20 / 80 استفاده کنی. 80 درصد فکرت را صرف 20 درصد (مهم‌ترین) فعالیت‌ها کن. راه دیگر این است که بر فرصت‌های کمیاب متمرکز شوی، فرصت‌هایی که نوید بازدهی کلان را با خود دارند. خلاصه دلت را به کاری بده که باروبری داشته باشد.

قریحه‌ی خود را بشناس

عده‌ای از مردم، خودشناس نیستند و هنرها، مهارت‌ها و قریحه‌های خود را به خوبی نمی‌شناسد.
اغلب مردم در خانه‌هایی بزرگ شده‌اند، بی‌هیچ تشویقی یا تاییدی و در نتیجه محروم از رهنمودی و رهنمونی. اگر تو هم چنین گذشته‌ای داری باید تلاش کنی استعداد خدادادت را بشناسی. با دوئستان و بستگان راه گشا گفت و گو کن تا بدانی از نظر آنها در چه چیز می‌درخشی. وقتی را صرف تأمل در موفقیت‌های گذشته کن. اگر بخواهی فکرت را بر توانمندی‌هایت متمرکز کنی، اول باید آنها را بشناسی.

آرزویی در دل بپروران

شوخ طبعی می‌گفت: «خیلی از ذهن‌ها شبیه پلانتکتون است، گیاهی دریایی و کوچک که با جریان آب به هر طرف می‌رود.» اگر می‌خواهی دستاوردهای بزرگ داشته باشی، باید آرزوهای بزرگ داشته باشی. جیمز المن گفته است: «هر کس به اندازه شوق اصلی خود کوچک می‌شود و به اندازه‌ی خواسته اصلی خود، بزرگ.»
اگر آرزوی اصلی خود را نمی‌شناسی از فرصت تمرکز فکر استفاده کن و آرزویت را دریاب. اگر فکرت همیشه سراغ یک موضوع می‌رود، شاید بتوانی آرزویت را همان جا پیدا کنی. بیشتر تأمل کن و ببین چه پیش می‌آید. وقتی آرزویت را پیدا کردی، بی‌معطلی به جلو برو و پیش بینی و پس گویی نکن.
انسان هر چه جوان‌تر باشد، به مسائل بیشتری توجه نشان می‌دهد. این هم امتیازی است زیرا اگر جوان باشی هنوز برای خودشناسی فرصت داری، می‌توانی قوت‌ها و ضعف‌های خودت را بشناسی. اگر فکرت را فقط بر یک چیز متمرکز کنی و آرزویت عوض شود، توش و توان ذهنی خود را از دست می‌دهی. هر چه پیرتر و پخته‌تر می‌شوی، نقش و اهمیت تمرکز نمایان‌تر می‌شود. هر چه پیشتر و بالاتر روی متمرکز‌تر خواهی شد و چاره‌ای جز این نیست.

تمرکز و توجه 2

 

راه حفظ تمرکز

وقتی تا اندازه‌ای بدانی باید به چیز فکر کنی آن وقت باید ببینی چه طور می‌توانی بر آن موضوع بهتر تمرکز کنی. به این پنج پیشنهاد توجه کن:

1ـ پریشان خاطر و حواس پرت نباش

جیم کالینز در کتاب بهتر از خوب می‌گوید: «در راه عظمت رفتن، سادگی و همت می‌خواهد. این راه روشنایی لازم دارد، نه روشنایی لحظه‌ای. برای عبور از این راه باید تمرکز داشته باشیم. تمرکز بر کارهای مهم و حیاتی و زدودن همه‌ی عوامل نامربوط، بیهوده و حواس پرت کن.»
در فرهنگ کنونی ما زدودن عوامل حواس پرت کن، بسیار مهم است. باید ذهن را از چیزهای نامطلوب پاک کرد تا فرصتو جا برای چیزهای مطلوب باقی بماند. اما چه طور؟ نخست، با پابند شدن به رویه‌ی تعیین اولویت‌ها. نباید کارهای آسان یا سخت یا فوری را اول انجام دهی.

اول: کارهای مهم را انجام بده، ‌منظور از کارهای مهم کارهایی است که بیشترین بازده را دارند. با این شگرد، میزان عوامل حواس‌پرت‌کن کم می‌شود.

دوم، با رها کردن خود از چنگال حواس پرت کن‌ها

برای فکر کردن، آن هم یک سره و لا ینقطع، وقت کافی لازم است. اما چطور می‌توان هم وقت کافی برا فکر کردن در خلوت داشت و هم امور جاری را انجام داد.
بهترین راه میان برداشتن این تنش، فهم و شناخت ارزش هر دو کار است. سفارش می‌کنم هر دو را گرامی داشته و به هر دو توجه کنی. اگر بنا به طبیعت خود از جمعیت کنار می‌کشی، باید بیشتر در میان جمعیت ظاهر شوی. اگر بیشتر در دسترس هستی و کمتر از جمع کناره می‌گیری پس باید به طور منظم هر چند وقت یک بار از جمع غایب شوی و سر به جیب تفکر فرو کنی. غرض تمرکز فکر است، جای آن چندان مهم نیست.

2ـ وقت آفرینی برای تمرکز فکر

وقتی کنج خلوت را پیدا کردی، برای فکر کردن زمان نیاز داری. از آن جا که در جامعه‌ی ما ضرب آهنگ زندگانی تند است، آدم‌ها چند شغله می‌شوند. اما چند شغله شدن خوب نیست. عوض کردن کار و از این شاخه به آن شاخه پریدن، تا چهل درصد از کارایی کم می‌کند. بنا به گفته‌ی پژوهشگران: «اگر تلاش می‌کنی هم زمان چند کار را دنبال کنی، بهتر است هر بار یک کار را با تمرکز کامل به سرانجام برسانی و بعد سراغ کار بعدی بروی، نه این که مرتباً از این کار به آن کار بپری.»
سالها پیش فهمیدم بهترین زمان فکر کردن، برای من، صبح است. تا جایی که شدنی است، وقت صبح را برای اندیشیدن و نوشتن می‌گذارم. یکی از راه‌های وقت آفرینی برای تمرکز این است که به سفارش این شرکت توجه کنی: تا ساعت 10 صبح نباشد ایمیل خود را ببینی و به جای آن فکرت را بر واجب‌ترین کار متمرکز کن. کارهای وقت حرام کن را در قفس کن تا با آسودگی خاطر بتوانی برای تمرکز وقت فراهم کنی.

3ـ فهرست کارهای واجب را جلوی چشمت بگذار

رالف والدو امرسن، متفکر بزرگ و کم نظیر، معتقد بود: «راز توانمندی در سیاست، جنگ، تجارت، و خلاصه در مدیریت امور انسانی، تمرکز است.»
فهرستی از کارهای مهم تهیه کنید و برای هر کار یک برگه اختصاص دهید. به این ترتیب هر بار مشغول کار می‌شوید آن موضوع را می‌بینید و برای آن فضائی اختصاص می‌دهید.
اگر کاری مستلزم توجه یا تصمیم باشد، ولی در آن فهرست نباشد، از منشی می‌خواهم آن را جلوی چشمم بگذارد، درباره‌ی وضعیت آن از من سئوال کند، اطلاعات بیشتری در اختیارم بگذارد.
من به روشهای دیگر نیز کارهای مهم را جلوی چشمم نگه می‌دارم. اگر قرار سخنرانی داشته باشم، یا در حال تهیه‌ی طرح کتاب تازه‌ای باشم. دست کم یک برگ کاغذ یا پوشه‌ای را به آن اختصاص می‌دهم. جای آن هم روی میز است. بنابراین هر وقت مشغول کار می‌شوم، همه روزه، آن را می‌بینم. 30 سال است که با موفقیت از این شگرد استفاده و به ایده‌های نو دست پیدا می‌کنم. اگر تا به حال از این شگرد استفاده نکرده‌ای به پیشنهاد من دست به کار شو.

4ـ هدفهایت را معلوم کن

بچه که بودم هدفی نداشتم. دلم می‌خواستم خوش بگذرانم و با توپ بازی کن. این وضع ادامه داشت تا دوره‌ی کالج که تمرکز فکرم بیشتر شد. در آن دوره اولین نصاب‌هایم را معلوم کرد.
ذهن ما پریشان و آشفته است مگر آن که هدف‌هایی روشن داشته باشد. منظور از هدف‌گذاری تمرکز، توجه و نشان دادن مسیر است نه شناسایی مقصد نهایی. وقتی به هدف‌ه ایی فکر می‌کنی بدان که آنها باید:
  • به اندازه‌ای شفاف باشند که قابل نگه‌داری در کانون توجه باشند.
  • به اندازه‌ای در دسترس باشند که بتوان به آنها رسید.
  • به اندازه‌ای سودمند باشند که زندگانی را متحول کنند.
این رهنمودها تو را راه می‌اندازند، اما یادت نرود ک هدف‌هایت را مکتوب کنی. اگر هدف‌ها مکتوب نشوند، می‌توانم تقریباً تضمین بدهم که به اندازه‌ی کافی در آنها توجه و تمرکز نشده است و اگر واقعاً می‌خواهی مطمئن شوی به آنها توجه کرده‌ای، بهتر است به اندرز این متفکر گوش کنی که: «اگر نتوانی ایده‌ات را بر پشت این کارت ویزیت بنویسی معلوم می‌شود که ایده ی مشخصی نداری.»

5ـ پرسش از پیشرفت خویش

هراز گاهی در خود درنگ کن تا بدانی که واقعاً پیش می‌روی یا نه. هیچ سنجه‌ای بهتر از این درنگ و پرسش نمی‌تواند نشان دهد که تو از تمرکز فکر استفاده می‌کنی یا نه. از خودت بپرس: آیا از این وقتی که برای تمرکز فکر سرمایه‌گذاری کرده‌ام بهره‌ای عایدم می‌شود؟ کارهای فعلی من مرا به نصاب‌هایم نزدیک می‌کند؟ آیا در جهتی می‌روم که بتوانم جوابگوی تعهدهایم باشم، اولویت‌هایم را حفظ و آرزوهایم را عملی کنم؟

 

منبع : در اندیشه تحول، نویسنده: جان ماکسول، مترجم: فضل الله امینی، نشر فرا

 

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_masonry_grid post_type=”post” max_items=”10″ element_width=”3″ gap=”35″ item=”basicGrid_NoAnimation” grid_id=”vc_gid:1517586172861-6748511f-c2b7-8″ taxonomies=”1114, 1242, 1235, 1194″][/vc_column][/vc_row]

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *