[vc_row][vc_column][vc_column_text]
برنامهریزی زندگی و کار راهه
رویکردهای متعددی وجود دارند که به افراد کمک میکنند تا در مورد زندگی و مسیر کار راهه خود، اندیشه کنند، و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. این اطلاعات، اغلب در کارگاهها یا سایر محیطهای آموزشی، در قالب بحثهای گروهی و یک سلسله نظریهها، مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله، عمدتاً به برخی از نظریات ادگار شاین، هربرت شپرد، و جک فردیس و ریموند ویل اشاره خواهیم کرد.
ارکان کارراهه
ادگار شاین، مفهوم ارکان کارراهه را که به صورت انفرادی و یا در بحثهای گروهی، در کارگاههای توسعه کارراهه، استفاده میشود، مطرح کرده است. براساس یک بررسی دورهای، شاین ارکان پنجگانهای را برای کارراهه مطرح کرد. او رکن کارراهه را به عنوان «الگوی شناخت استعدادها، انگیزهها و ارزشها به وسیله خود فرد» میداند که برای «هدایت، مشخص کردن، پایدار ساختن و ایجاد کارراهه شخص» به کار میرود، و «معتقد است که در طول کارراهه شخص، ثابت میماند.»
ارکان کارراهه عبارتند از:
شایستگی فنی / کارکردی: کل مسیر پیشرفت شغلی، حول مجموعه خاصی از مهارتهای فنی یا کارکردی میچرخد که شخص در آنها متبحر است؛ و مجموعهای از ارزشهایی که پایداری در یک حرفه را موجب میشوند و میتوانند جهت ایجاد کار چالشی به کار آیند را شامل میشود.
شایستگی مدیریتی: کل مسیر شغلی، حول طی کردن نردبان پیشرفت سازمانی برای دستیابی به پست سازمانی میچرخد؛ که به طور کلی دارای یک مسئولیت مدیریتی است؛ و در آن تصمیمات، و تبعات این تصمیمات میتواند به طور واضح به وسیله فرد به تلاشهایش در تحلیل مسائل و مشکلات، رفتار با مردم، و اتخاذ تصمیمات در شرایط عدم اطمینان، ربط داده شود.
خلاقیت: کل مسیر پیشرفت شغلی بر نوعی تلاش کارآفرینانه متکی است که به فرد امکان میدهد تا خدمت یا کالایی جدید را به وجود آورد، یا در حرفه و شغل خود نوآوری و خلاقیت به خرج دهد.
امنیت و ثبات: کل مسیر پیشرفت شغلی متکی بر موقعیت جایگاه سازمان است که میتواند اشتغال مداوم، و آیندهای با ثبات را تضمین کند، و نیز توانایی فراهم ساختن آسایش برای خانواده، از طریق کسب امکانات مالی در شغل تحقق مییابد.
استقلال: کل مسیر کارراهه، حول یافتن حرفهای نظیر معلمی، مشاوره، نویسندگی، راه اندازی یک فروشگاه یا کاری معادل اینها، که به افراد اجازه میدهد تا ساعات، سبک زندگی، و الگوهای کاری خود را تعیین کنند، سازماندهی میشود.
شاین در کتاب خود، تحت عنوان پویاییهای کارراهه، یک فرم خود تحلیلی ارائه میدهد؛ این فرم، پرسشنامهای است که یک شخص میتواند برای فراهم ساختن اطلاعات، جهت کمک به تعیین ارکان کارراهه خود، مورد استفاده قرار دهد.
روش اهداف زندگی
یک سلسله از تمرینات برنامه ریزی زندگی و کارراهه، در زیر نشان داده شده است. هربرت ای شپرد، غالباً به عنوان یک صاحب نظر و بانی این روشها شناخته میشود.
1ـ مرحله اول
الف – یک خط افقی مستقیم از چپ به راست، برای نشان دادن حیطه زندگی خود، ترسیم کنید؛ طول خط باید مجموع تجارب و انتظارات آتی زندگی شما را نشان دهد.
ب – اکنون جایگاه خود را مشخص کنید.
ج – مجموعهای از حوادث مهم زندگی خود مشتمل بر موارد زیر را تدوین کنید:
1 ـ هر تجربه مهمی که داشتهاید.
2ـ کارهایی که شما میتوانید آنها را خوب انجام دهید.
3ـ کارهایی که شما در انجام آنها ضعیف هستید.
4ـ کارهایی که شما دوست دارید انجام آنها را متوقف سازید.
5ـ کارهایی که شما میتوانید آنها را خوب یاد بگیرید.
6ـ تجارب مهمی، که شما دوست دارید انجام دهید.
7ـ ارزشهایی (از قبیل قدرت، پول، و غیره) که شما میخواهید به آنها برسید.
8ـ کارهایی که شما دوست دارید هم اکنون شروع به انجام آنها کنید.
د – در گروههای فرعی، بحث پیرامون موارد فوق بپردازید.
2ـ مرحله دوم
الف – برای نوشتن شرح حال خود، بیست دقیقه در نظر بگیرید.
ب – گروههای دو نفری را تشکیل دهید و از زحمات همکار خود در گروه قدردانی کنید.
ج – در گروههای فرعی به بحث پیرامون موضوعات فوق بپردازید.
منبع: مدیریت تحول در سازمان، وندال فرنچ، دکتر مهدی الوانی و حسن دانایی فرد[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_masonry_grid post_type=”post” max_items=”9″ item=”basicGrid_NoAnimation” grid_id=”vc_gid:1518800843497-15a0e0cd-dde3-10″ taxonomies=”976, 1187, 1052, 1051, 1050, 440, 438, 1201, 436, 508″][/vc_column][/vc_row]