در بسیاری از ارتباطات وقتی یک طرف احساسات و افکار خود را مطرح میکند، طرف دیگر حتی پیش از اتمام صحبتهای او شروع به دادن پاسخهائی از این قبیل مینماید:
ـ بله دقیقاً میدانم چه احساسی دارید.
ـ من هم با همین وضعیت رو به رو بودهام، بگذار بگویم من چطور مسئله را حل کردم و. . .
این نوع برخورد ناشی از قیاس به نفس است. به عبارتی اغلب افراد هنگام گوش کردن به سخنان دیگران، عقاید، احساسات، انتظارات و داوریهای خود را دخالت میدهند و به طور غیر ارادی از روش (الف – ب – پ – ت) استفاده میکنند:
الف – ارزیابی – ارزیابی و اعلام موافقت یا مخالفت با کاری
ب – بازجوئی – سؤال پیچ کردن مخاطب با توجه به چهار چوبهای ذهن خود
پ – پند و اندرز – براساس تجارب شخصی خود، نصیحت حکیمانه خود را بر دیگری تحمیل کردن
ت – تعبیر و تفسیر – رفتار و انگیزههای دیگران را برحسب رفتار و انگیزههای خود سنجیدن
در اینجا برای روشن شدن موضوع یک رویداد را در نظر بگیرید که تأثیر نامطلوب واکنشهای چهارگانه (الف – ب – پ – ت) را در قالب گفت و شنود یک پدر و پسر نشان میدهد:
ـ پدر جان، من دیگر حال مدرسه رفتن ندارم.
ـ موضوع چیست پسرم (بازجویی)
ـ برای اینکه درسهای نظری بیفایدهاند و کاربردی ندارند.
ـ پسرم، هنوز زود است که مطالب درسهای نظری را بفهمی، من هم وقتی به سن و سال تو بودم همین احساس را داشتم، اما بالاخره فهمیدم در عمل آنها مفیدترین مطالب هستند. تو هم با کمی طاقت و تعمق به همین نتیجه خواهی رسید (ارزیابی)
ـ پدر میشود به من بگوئی وقتی که ده سال بعد در رشته اتومکانیک تحصیل کنم و مکانیک خودرو بشوم X و Y به چه درد من میخورند؟
ـ میخواهی مکانیک اتومبیل بشوی؟ شوخی میکنی (ارزیابی)
ـ نه جدی گفتم. دوستم را که دیدی. درس و مدرسه را رها کرده و با کار کردن روی خودرو پول زیادی هم به دست آورده است. این نمونه یک مهارت کاربردی و عملی است.
ـ پسرم ممکن است امروز این طور به نظر برسد، اما چند سال دیگر دوست تو آرزو میکند که ای کاش مدرسه را رها نکرده بود به علاوه تو که نمیخواهی یک مکانیک شوی. تو برای اینکه در زندگی موقعیت بهتری داشته باشی باید به تحصیلات ادامه بدهی (پند و اندرز).
ـ پسرم تو فکر میکنی واقعاً به اندازه کافی تلاش میکنی؟ (بازپرسی)
ـ معلوم است که تلاش میکنم. چند سال است دارم درس میخوانم؟ فقط وقتم را تلف کردهام.
ـ پسرم تو به مدرسه معتبری میروی. باید قدرش را بدانی (پند و ارزیابی)
ـ آیا میدانی من و مادرت چه فداکاریهایی کردهایم تا تو به اینجا برسی؟ حالا میخواهی یک دفعه همه چیز را رها کنی؟ (ارزیابی)
ـ پدر من متوجه فداکاریهای شما و مادرم هستم. ولی فکر میکنم ارزشش را ندارد.
ـ گوش کنم پسرم. اگر کمتر جلوی تلویزیون بنشینی و بیشتر وقت خودت را به درسهایت بدهی. . . (پند و اندرز و ارزیابی)
ـ ببین پدر، اصلاً بگذریم. فعلاً حوصله ندارم. دیگر نمیخواهم دربارهاش صحبت کنم.
و به این ترتیب در ادامه چنین ارتباطی تنها پرسشها و پاسخهای کوتاه رد و بدل میشود. اگر بدون پیش داوری به این گفتگوها نگاه کنیم، حق را به جانب پسر خواهیم داد. زیرا اگر قرار باشد هر بار که او مسائل و مشکلات خود را به زبان میآورد با عبارتی مثل «من که گفته بودم. . . » صدای او خفه شود، ترجیح میدهد با کوتاه کردن ارتباط از این فشار در امان بماند. نقابی از بیتفاوتی به چهره میزند و هیجانات خود را استتار میکند، در حالی که ذهن والدین با عبارات ملامت آمیز چنان عجین شده است که به طور غیر ارادی آنها را بر زبان جاری میکنند.
سایر مطالب مرتبط
https://modirpedia.com/2017/03/06/%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%AD%D8%B1%D9%81-%D9%85%DB%8C%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%85/
https://modirpedia.com/2017/02/28/%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D9%86%D8%B8%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF/
https://modirpedia.com/2016/08/15/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%85%D9%84-%D9%87%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%DA%AF%D9%88%D8%B4-%D9%83%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%AB%D8%B1%D8%A8%D8%AE%D8%B4/
منطقي است.